هیبت
هیبتفریدون پوررضا

آغاز بخش پژوهشی پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران/ بررسی اشتراکات موسیقی ایران با حوزه خاورمیانه

نخستین روز از بخش پژوهشی پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران صبح ۲۳ آبان‌ماه با حضور جمعی از پژوهشگران و علاقمنداناین حوزه برگزار شد.

به گزارش ستاد خبری پانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران، در ابتدای این نشست پژوهشی محمدعلی مرآتی (دبیر جشنواره) درسخنانی مطرح کرد: محور اصلی جشنواره پانزدهم «ایران فرهنگی _ سنت‌های قومی و‌ گفتمان‌های موسیقی جهان اسلام» است کهچند کلیدواژه مهم را در دل خود جای می‌دهد. ایران فرهنگی شامل محدوده بزرگی است که قفقاز، آناتولی و بین‌النهرین را در برمی‌گیرد وحوزه موسیقی‌اش جهان اسلام محسوب می‌شود که در رابطه متقابل با ایران فرهنگی است.

دبیر جشنواره ادامه داد: جشنواره پانزدهم را با تمرکز بر روی یک گفتمان موسیقایی آغاز می‌کنیم، در واقع بحث ما به طور مشخص رویمباحث فیلسوفانه و زیبایی‌شناسانه نخواهد بود. موضوع نشست امروز نیز «بررسی اشتراکات موسیقی ایران با حوزه آسیای میانه» خواهد بود که آقای هوشنگ جاوید درباره آن صحبت خواهد کرد.

در ادامه این نشست پژوهشی، هوشنگ جاوید (پژوهشگر پیشکسوت موسیقی نواحی) در سخنانی مطرح کرد: ما اشتراکات زیادی باجهان اطرافمان داریم. از طرفی موسیقی جهان اسلام هم همواره راهپیشرفت را طی کرده است. اگر به اسناد تاریخی مراجعه کنیم،قطعا به گسترده بودن این چتر فرهنگی پی خواهیم برد. البته بازرگانان و سفیران نیز در این تبادل فرهنگی جایگاه ویژه‌ای دارند. در دورهپیش از اسلام، اتفاقات مهم در زمینه موسیقی رخ داده است. فلاسفه مسیحی که در دوره انوشیروان ساسانی به ایران پناه آوردند،موجب وام‌گیری هنری بسیار زیادی شدند، طوری که جشن‌های ایرانی به کشورهای اروپایی هم صادر می‌شوند.

این پژوهشگر در این باره ادامه داد: اگر بخواهیم مصداقی در این باره صحبت کنیم، می‌توان به جشن کدو در ایران اشاره کرد که بعدهاتوسط مسیحیان با عنوان جشن هالووین برگزار شد. جشن کدو یکی از جشن‌های بسیار مهم ایرانیان بوده است؛ زیرا در برهه‌ای اقتصادایران با کدو می‌چرخیده است و مردم در تغذیه خود از آن بهره زیادی می‌بردند. یا مثال دیگر اینکه الگوی جشن ولنتاین از روی جشندوستی ایران برداشته شد. حتی جشن آب‌پاشان هم که در ارمنستان برگزار می‌شود، برگرفته از یک جشن ایرانی است که برایش ترانه،موسیقی و رقص هم دارند. اگر به اسناد مراجعه کنیم، متوجه می‌شویم که این گفته‌ها تا چه حد وجهه تاریخی دارند.

هوشنگ جاوید اضافه کرد: این تبادلات فرهنگی و هنری میان ایران و کشوری مثل یونان هم وجود داشته است که در حوزه‌هایی نظیرجنگ و رزم دیده می‌شدند. مثلا از ساز ایرانی سنتور در بخش رزم و جنگ استفاده می‌شد. در واقع سنتور یک ساز نظام‌مند درباری بودو هنوز هم می‌توان در ایران فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. کما اینکه در این زمینه هنرمندانی چون حسین دهلوی با تشکیل ارکسترسازهای مضرابی روی آن کار کرد اما متاسفانه حمایت چندانی از این کار که رویکرد پژوهشی هم داشت، نشد.

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش درباره دیگر تاثیرات موسیقی ایران روی موسیقی‌ سایر کشورها توضیح داد و افزود: موبدانزرتشتی از هنر آواز در دعاها و مناجات خود استفاده می‌کنند و آن را کارکردی در جهت تبلیغ دین می‌دانند. بعدها کلیسا هم اجازه دادکه در اجرای آیین‌ها از هنر آواز استفاده شود. در واقع بر اساس روابطی که میان کلیساها و ایرانیان هنرمند وجود داشت، باعث شد،دعوتی از هنرمندان ایرانی برای آموزش موسیقی به ویژه حوزه آواز صورت می‌گیرد. ما از همین جا متوجه می‌شویم که حتی آوازهایکرال کلیساها تحت تاثیر آواهای موبدان زرتشتی ما در ایران فرهنگی است که  اکنون هم در کاشان و یزد اجرا می‌شود و به آن سبک«سقاخانی‌» می‌گویند. در سبک سقاخانی به سر و سینه نمیزنند اما صرف آواز خواندن‌ چنان تاثیرگذار است که ممکن است، حتیمخاطب غش کند.

جاوید درباره تبادلات فرهنگی پس از جهان اسلام هم توضیح داد: از عصر شاپور دوم به بعد شاهد اتفاقات مهمی هستیم که در تبادلاتفرهنگی بسیار موثر بوده است.به گونه‌ای که بسیاری از شاعران و خوانندگان عرب وارد دربار ساسانی می‌شوند و ما شاهد عصر نوینیاز ظهور و بروز موسیقی در دربار هستیم که موجب ارتباطات فرهنگی متعددی شده‌اند. این موضوع بسیاری از هنرمندان ایرانی را تبدیلبه معلمانی زبده‌در حوزه موسیقی کرد که در خارج از مرزهای ایران هم به تدریس موسیقی می‌پرداختند. در این زمینه هم نمونه‌هایزیادی وجود دارد. این موارد دربرگیرنده جزییات بسیار فراوانی است که متاسفانه در این زمینه کم کاری‌هایی داشته‌ایم. کم کاری‌هاییکه دانشجویان و پژوهشگران جوان ما می‌توانند جستجوهای بیشتری داشته باشند.

اما بخش دوم این نشست پژوهشی به مبحث «دوتار در آسیای میانه» اختصاص داشت که با سخنرانی خلیفه عبدالمجید رژیم (بخشیمطرح ترکمن) همراه بود.

این بخشی ترکمن در معرفی خود توضیح داد: همه نیاکان ما پدر و‌ پدربزرگ همگی نوازنده بودند. بنده هم از ۱۲ سالگی نوازندگی راشروع کردم اما از آنجا که در منطقه ترکمن‌صحرا استاد چندان خبره‌ای پیدا نکردم، در سن ۱۸ سالگی مجبور به مهاجرت شدم و بعد ازاینکه دیپلم گرفتم، کار و زندگی‌ام در ترکمنستان ادامه دادم و همانجا ماندگار شدم.

او بخش دیگری از سخنانش را به بحث پیدایش دوتار اختصاص داد و گفت: درباره چگونگی پیدایش دوتار، روایت‌های متفاوتی وجوددارد.  برخی تحقیقات پیشینه دوتار ترکمن را به ۵ هزار سال پیش می‌دانند. در واقع پژوهش‌های شخصی نتیجه ندادند و اختلاف نظرزیادی در این باره وجود دارد. به هرحال اسطوره‌های بزرگ دوتار ترکمن، ساز کنونی را حدود ۲۰۰ سال پیش به ما تحویل دادند. دوتاریکه شامل کاسه، صفحه، دسته و پرده است که‌ قبلا ۱۲ پرده بوده اما الان از ۱۳ تا ۱۵ پرده هم با آن اجرا شده است.

خلیفه عبدالمجید رژیم بخش دیگری از این جلسه را به پرسش و پاسخ با حاضرین و پژوهشگران سپری کرد و در نهایت گفت: بعد از ۴۵سال تازه فهمیدم نوازندگی یعنی چه؟ یک نوازنده نباید عجله داشته باشد. هنر فقط شروع دارد و نه پایان