هیبت
هیبتفریدون پوررضا

آیا موسیقی لرستان حزن‌انگیز است؟

بخش‌هایی از صحبت‌های هوشنگ جاوید درباره موسیقی لرستان.

در ایران اقوامی چون آذری، کرد، لر، تالش، عرب، فارس، بلوچ و ترکمن زندگی می‌کنند که هر قوم در سرزمین خود موسیقی مختص به خود را هم دارد که برخی از آنها از گذشته ضبط شده و برای آیندگان به عنوان سرمایه باقی مانده‌اند؛ البته به گفته برخی از کارشناسان هنوز  مطالعات دقیقی روی موسیقی نواحی مختلف ایران صورت نگرفته است؛ به همین دلیل جوان‌ترها نمی‌توانند به درستی قطعات موسیقی را که از گذشته به جا مانده است، اجرا کنند.

در همین راستا ایسنا در نظر دارد در گفت‌وگوهایی مجزا با برخی از کارشناسان، موسیقی نواحی و اقوام کشورمان را بهتر بشناساند و به نوعی یک معرفی‌نامه نسبی را از موسیقی هر منطقه ارائه دهد.

در قدم اول پای صحبت‌های هوشنگ جاوید نشسته‌ایم تا اطلاعاتی را درباره موسیقی لرستان به دست آوریم.

موسیقی لرستان در تنوع حرف اول را می‌زند

این کارشناس موسیقی به بررسی بخش‌های مختلف موسیقی لرستان می‌پردازد که در ادامه آنها را می‌خوانید:

او در ابتدا می‌گوید که موسیقی مناطق مختلف سرزمین زاگرس به دلیل هم‌جواری منطقه‌ای به یکدیگر شباهت دارند.

جاوید با بیان اینکه بحث موسیقی لرستان جدی است، ادامه می‌دهد: موسیقی این منطقه به لحاظ آیینی ۱۹ بخش مختلف دارد. این موسیقی به دلیل داشتن تنوع در مواردی از جمله حماسه، شور، هیجان، مبارزه با طبیعت و مهاجمان … حرف اول را در تنوع می‌زند؛ چون موسیقی لرستان به سبب قدمتش و هم‌جواری با قوم‌هایی از جمله لک‌ها، بختیاری‌ها، پاپی‌ها و لرهای عرب کوهی، دارای یکسری آمیختگی‌ها و تنوع‌های خاص شده است.

او پس از بیان جملات بالا درباره علت تنوع در موسیقی لرستان، صحبت درباره بخش‌های مختلف موسیقی مناطق لُرنشین کشور را آغاز می‌کند.

جاوید اظهار می‌کند: بخش موسیقی کوچ در این منطقه که خود به دو قسمت تبدیل می‌شود، دارای بخش‌های کوچ گرمسیر و سردسیر است. چیزی که در این بخش از موسیقی لرستان از دید بسیاری از پژوهشگران دور مانده است، کوچ‌های محاطی و محیطی است. کوچ محاطی، کوچی است که به یک منطقه بهاره می‌روند، جای کوچکی را مثلا در یک کوه در نظر می‌گیرند و گله را به آنجا می‌برند ولی کوچ محیطی این است که از یک منطقه به منطقه دیگری می‌روند. درواقع کوچ گرمسیر و سردسیر را با دو شکل محاطی و محیطی داریم. همچنین یکی دیگر از بخش‌های موسیقی این منطقه رزم و تمرین رزم است، مانند مقام سُوارو یا سواره (سوار سوار).

موسیقی‌هایی برای کار و مذهب

موسیقی کار و تلاش نمونه دیگری از موسیقی لرستان است که به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم می‌شود؛ به عنوان نمونه در بخش نغمه‌های کار زنانه آوازی به نام زن‌گلدار دارند که زنان زمانی که برای برداشت آب از چشمه می‌رفته‌اند، پشت یک نفر که پیشکسوت بوده حرکت می‌کردند و برای اینکه گذر از مسیر سنگلاخ خسته‌شان نکند، این ترانه را همراه با شوخی و خنده می‌خواندند که می‌گفته «زن‌گلدار، پا بردار، خبردار و…». مردانشان نیز ترانه‌ای مثلا برای خرمن کوبی داشته‌اند.

در این منطقه موسیقی مربوط به نحله‌های فلسفی نیز وجود دارد. مانند تنبور نوازی اهل حق در نورآباد. می‌توان گفت که در این بخش شیوه تنبور نوازی نورآباد با شیوه تنبور نوازی کرمانشاه متفاوت، بسیار اصیل‌تر و به ریشه‌های اصلی پایبندی بیشتری دارد.

جاوید در ادامه از موسیقی مذهبی این منطقه می‌گوید: موسیقی عبادی مذهبی در بین لرها به نوحه‌گری خاص آنها باز می‌گردد؛ چراکه این موسیقی در هر بخش از این منطقه به زبان و ریتمی خاص است؛ مثلا بروجرد به یک‌گونه و خرم آباد گونه‌ای دیگر است.

او با بیان اینکه هر طرف از لرستان آیین‌های عبادی مذهبی خاص دارند، بیان می‌کند: این منطقه، موسیقی آیین‌های سور یا جشن‌ نیز دارد که در بخش‌های ملی، قومی، قبیله‌ای و مذهبی است. در عین حال موسیقی سوگ را نیز در لرستان داریم. موسیقی سوگ یا سور آنها در دو بخش «هر زمانی» یا «دارای زمان خاص» برگزار می‌شود. موسیقی هر زمانی یعنی هر زمانی که دلشان بخواهد آیین جشن یا سوگ را به هر سببی که بخواهند اجرا می‌کنند و معطل نمی‌کنند و حال در مراسم شادی رقص دستمالی را هم انجام می‌دهند.

موسیقی‌هایی بر اساس باورهای فرهنگی

این پژوهشگر موسیقی سپس ادامه می‌دهد: موسیقی‌های باورمدارانه را در لرستان دارند که به آنها گاه نغمه‌های آیینی در موسیقی بومی می‌گویند. حالا اگر ماه یا خورشید بگیرد و یا حادثه‌ای اتفاق بیفتد، بر اساس باوری که دارند گاه نغمه‌هایی می‌خوانند. در موسیقی شادشان نیز غالبا ترانه‌های آنها دست افرادی به نام دَلی بوده که اکنون تعدادشان خیلی کم و اندک شده است. این افراد همه نوع ترانه‌ای می‌خوانند.

موسیقی اجتماعی در دو شکل عاشقانه و پندآموز و موسیقی فصل نغمه‌ها برای فصول مختلف نیز از دیگر بخش‌های این موسیقی است.

او می‌گوید: موسیقی شبانی (چوپانی) و روایت و نقل را داریم که ناقلان اشعاری از کتاب‌هایی مانند شاهنامه یا مخزن‌الاسرار را از حفظ می‌خواندند. متأسفانه اکنون دیگر کسی در لرستان مانند سبزعلی درویشیان (خواننده‌ای معروف به سوزی جیلا) وجود ندارد که اشعار شاهنامه یا دیگر کتب شعر را بخواند.

موسیقی شوانی یا همان چوپانی نیز یکی دیگر از ۱۹ بخش موسیقی لرستان است که طایفه به طایفه فرق دارد. شوان‌های لک، شوان‌های لر، شوان‌های پاپی و … همه انواع مختلفی از نغمه‌های خاص را دارند که متأسفانه همه اینها از چشم پژوهشی دستگاه فرهنگی ما دور مانده است.  زمانی که می‌شد این نغمه‌ها را گردآوری کرد و به هزینه کمی نیاز داشت، پیشنهاد آن را به تعویق انداختند که در نهایت اتفاقی رخ نداد.

جاوید یکی دیگر از بخش‌های موسیقی این منطقه را توصیف زنانه و مردانه می‌داند و چنین ادامه می‌دهد: در گذشته وقتی وارد خانه پدربزرگ، مادربزرگ و یا عموی پیری می‌شدید، برای دقایقی ستایش و توصیف قد و بالای شما را می‌کردند که به خانه آنها رفته‌اید. حتی تعریف و توصیف فصل‌ها را دارند که این کار را با ساز انجام می‌داده‌اند.

در لرستان موسیقی نمایش‌ها و خرده نمایش‌های آیینی را نیز دارند. موسیقی مهم حماسه و رزم و موسیقی آیفت‌مند یا توصل‌گرایانه هم بخش دیگر از این موسیقی است که می‌توان در این راستا به بانگ آواهای زنان مانند مور کردن‌ها و یا هوره خوانی اشاره کرد. یک سری هم موسیقی خبری دارند.

موسیقی لرستان کاملا حماسی است

«موسیقی لرستان کاملا موسیقی حماسی است و بیشتر هم برانگیزاننده است. اینکه برخی می‌گویند سوزناک است باید دید که ما حزن را چه می‌بینیم؟ برخی افراد با بیان اینکه موسیقی این منطقه حزن‌انگیز است دوست دارند موسیقی این منطقه را رد کنند. در حالی که حزن اگر مثبت باشد سازنده است و اگر سوزی در موسیقی مناطق ما حس می‌شود به دلیل نوع زندگی و بینش و تفکر زندگی ما ایرانیان است و باید دید چه دورانی را گذرانده است. اگر تاریخ را نگاه کنید بعد از هخامنشیان تا دوره قاجاریه این سرزمین آرامش فکری ندارد و دائم مورد تهاجم است. پس انتظار داریم موسیقی آنها چگونه باشد؟ ایرانی‌ها در طول تاریخ افرادی جدی بوده‌اند و به آن شکل موسیقی شاد نداشته‌اند و هنوز هم که هنوزه در فرهنگ ما اگر کسی خیلی بخندد به عنوان یک انسان سبک او را حساب می‌کنند.»

جاوید صحبت‌هایش درباره موسیقی لرستان را چنین ادامه می‌دهد.

«موسیقی ما حماسی و رزمی است و در جای خود شادی هم دارد ولی نسبت به موسیقی جهان جدی‌تر است. به گفته یکی از کارشناسان معروف موسیقی غرب به نام فیلیس اکرمن، موسیقی ایران تنها موسیقی در شرق است که با مزاج اخلاط انسانی کاملا مرتبط است و به مزاج اخلاط تسلط دارد. این امر نشان می‌دهد که گوشه به گوشه آن به صورت متفکر برای درمان روح انسان ایجاد شده است و اثرات آن را بیان می‌کند. او می‌گوید موسیقی ایران بخش‌هایی از سموم موجود در بدن انسان را بالا و پایین می‌کند. این موارد باید خیلی جدی گرفته شود.»

چقدر کارهای پژوهشی در موسیقی لرستان صورت گرفته است؟

او در ادامه برای دقایقی به بحث و بررسی موسیقی لرستان می‌پردازد و می‌گوید: در این زمینه اطلاعات کمی از موسیقی لرستان در دست است. به یاد دارم حدود ۲۰ تا ۲۵ سال پیش به لرستان رفتم و به مسئول موسیقی آنها گفتم که شش میلیون بدهید تا اطلاعات موسیقی لرستان را گردآوری کنیم. ولی آنها فکر کردند که می‌خواهیم از این پول استفاده شخصی کنیم. در نهایت نه خودشان کاری نکردند و نه ما. اکنون با ۶۰۰ میلیون هم نمی‌شود تحقیق کرد؛ چراکه خیلی از راویان و هنرمندان نسل‌های قبل از بین رفتند و یا از صدا افتادند.

جاوید همچنین درباره تحقیقات صورت گرفته در زمینه موسیقی لرستان می‌گوید: اگر تحقیقی در این زمینه صورت گرفته است، به صورت پراکنده بوده است. درواقع هر یک از هنرمندان که دل سوخته کار بودند، قسمتی از کار را گرفته‌ و انجام داده‌اند. افرادی مانند استاد سکندر امان الهی (پژوهشگر و ایران‌شناس)، ایرج رحمانپور خواننده، علی اکبر شکارچی (نوازنده و آهنگساز) یا فرشاد رستمی (آهنگساز و خواننده) در این زمینه کار کرده‌اند. به طور کلی موسیقی لرستان آن قدر دریای گسترده‌ای دارد که پژوهش درباره آن کار ساده‌ای نیست.

او ادامه می‌دهد: در موسیقی لرستان ۱۹ شاخه داریم، ولی از بعد انقلاب هر چقدر که کارشناسان و هنرمندان تلاش کردند نتوانستند بیشتر از ۴ یا ۵ شاخه از این موسیقی را به جامعه معرفی کنند. خیلی از بخش‌های موسیقی لرستان پنهان مانده و دستگاه‌های فرهنگی به فکر آن نبوده‌اند و نسل جوان هم به صورت گاه‌گداری به فکر آن بوده است. درحالی که ما در این حوزه چهره‌های جهانی مانند فرج علیپور یا شاه میرزا مرادی داریم. مثلا استاد علی اکبر شکارچی یا آقای نادری (خواننده) کارهای پژوهشی خوبی کرده‌اند. تدوین جدی کتاب را در این زمینه استاد سکندر امان الهی انجام داده است. بجز این‌ها فرد دیگری به سمت موسیقی لرستان نرفته است که مثلا قرابت‌های آن را با موسیقی کردی یا بختیاری پیدا کند یا اصلا علت‌های نزدیکی آن را با موسیقی دیگر مناطق زاگرس بررسی کنند و ببیند تاریخچه برخی از موسیقی‌ها به کجا خواهد رسید.

این کارشناس موسیقی می‌گوید که یک جام مفرغی در لرستان پیدا شده است که برای ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد است؛ یعنی ۳۵۰۰ سال پیش. روی این جام آدمی سازی را شبیه به قپوز عاشیق‌های آذربایجان در دست دارد.

او توضیح می‌دهد: وقتی که این جام را با این نقش داریم؛ یعنی این شکل از نوازندگی در لرستان وجود داشته است. ولی اکنون نه این ساز در لرستان پیدا خواهد شد و نه آن شکل نوازندگی که روی این جام نقش بسته است. این امر نشان می‌دهد که صدمه بزرگی به موسیقی منطقه وارد شده است.

جاوید بیان می‌کند که موسیقی لرستان از دل فرهنگ آن برمی‌خیزد و ادامه می‌دهد: در دوره جنگ جوان‌های زیادی از این منطقه به جبهه رفتند که زخمی و یا شهید شدند. اینها از کجا این همه حماسه را آموخته بودند؟ از دل فرهنگ خود که با موسیقی عجین است. ساز سورنا یا دهل را که نگاه کنید، می‌بینید که یک فرد از تولد تا مرگ با این ساز در لرستان همراه است؛ یعنی ساز و موسیقی تمام آیین‌های زندگی او را چه عزا باشد و چه عروسی همراهی می‌کند.

ولی اکنون کاری کرده‌اند که جوان لرستانی با موسیقی‌های بی‌هویت چیزهایی می‌خواند که آدم خوشش نمی‌آید؛ این به دلیل این که دستگاه‌های فرهنگی ما اصلا درست کار نکرده‌اند. وزارت ارشاد، میراث فرهنگی وزارت فرهنگ و آموزش عالی هیچ کدام در زمینه فرهنگ نه برنامه ریزی و نه آموزش دقیق داشته‌اند و چون هنر موسیقی را نادیده گرفته‌اند، از معنویت هم در موسیقی دور افتاده‌ایم و به وضعیتی که اکنون به آن دچاریم رسیده‌ایم.

الآن در شهر خرم آباد از ۱۰۰ جوان بپرسید که سبزعلی درویشیان یا نورالله مومن نژاد را می‌شناسند؟ هیچ‌کس نمی‌شناسد. گرچه نسل‌های قبل حداقل در فرهنگ خود خیلی خوب اینها را می‌شناختند.

منبع: خبرگزاری ایسنا