پیوند موسیقی و مد اقوام در یازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران
موسیقی و لباس هر دو نمادهایی از فرهنگ اقوام گوناگون در سراسر جهانند و شاید حفظ هویت مردمان هر سرزمینی در گرو پاسداشت این دو عرصه باشد.
اگر بخواهیم از جنبه قدمت هم به این دو عرصه نگاهی بیاندازیم در ارتباط با مد و لباس ایرانی میتوان چنین گفت که نخستین ابزار ریسندگی به عنوان نمادی از وجود پارچه و لباس ایرانی در نزدیکی بهشهر در غار کمربند پیدا شدهاست که مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد میسح است.
در ناحیه سه گابی کردستان از درون تابوتهای سفالین محتوی اجساد کودکان شواهد باستانشناختی دربارهٔ منسوجات مربوط به هزارهٔ پنجم پیش از میلاد بدست آمده است.
در تپه سیلک، آینهای پیدا شدهاست که رشتههایی از کتان روی آن دیدهمیشود. همچنین در کهنترین بخش در شوش، سوزنی سوراخدار یافت شدهاست. افزون بر آن دو سر نیزه پیدا شده که از نقوش پارچههایی پوشیده شده بودند که متعلق به ۳۵۰۰تا ۳۰۰۰پیش از میلاد هستند.
شاید جالب باشد که اسکندر مقدونی هنگامی که ایران را فتح کرده بود، لباس ایرانی میپوشید.
موسیقی نواحی در ایران هم سابقهای دیرینه دارد و به دوران ایران باستان بازمیگردد. ایران خاستگاه موسیقیهایی غنی و متنوع است و موسیقی سنتی ایران به عنوان یکی از مؤلفههای فرهنگ و هنر ایرانی بهشمار میرود. تقریباً تمامی اقوام ایرانی دارای موسیقی محلی خاص خود هستند.
همان اندازه که لباس به دلیل تنوع اقلیم و جغرافیا به لحاظ شکل و رنگ در هر نقطهای متفاوت از دیگر مناطق به نظر میرسد، موسیقی نیز خاستگاه خود را در پهنه گسترده ایران زمین طی تاریخ به اشکال مختلف دریافته و موسیقی مقامی که با نامهای دیگری همچون فولکلور، اقوام و نواحی شناخته میشود همچون لباس اقوام با رنگآمیزیهای متنوع و جذاب بر صحنه هنر ایران زمین و البته جهان بارها و بارها درخشیده است.
و اما در هفته گذشته که شاهد برگزاری یازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران در کرمان بودیم، دیگر بار تلفیقی از موسیقی و مد اقوام به منصه ظهور رسید و هنرمندانی از سراسر کشور با بر تن داشتن لباس بومی خود نمایشی دلنشین از این دو عرصه را عرضه کردند.
شاید در چنین موقعیتهایی بیش از هر زمان دیگر به پیوند میان مد و موسیقی پی برد. هر دو عرصه برخاسته از دل مردم سرزمینمان در طول تاریخند و بدون آنکه طی سدههای متمادی حمایت مسئولان فرهنگی را همراه خود داشته باشد، سالهای سال است هویت ملی هنرایرانی را با زبان مردمی ابراز کردهاند.
به هر روی با برگزاری 11 دوره جشنواره موسیقی نواحی، این رویداد مهم هنری به تدریج جایگاه پراهمیت خود را پیدا کرد و مسئولان فرهنگی نیز در تمامی ادوار نگاه ویژهای به این موضوع داشتهاند و با برپایی جشنوارهها و هفتههای فرهنگی و احیای دوباره مکتبخانههای موسیقی به صیانت از موسیقی نواحی پرداختهاند.
این رخداد در حوزه مد و لباس هم کم و بیش رخ داده است. لباس اقوام ایرانی در سایه برگزاری 6 دوره جشنواره مد و لباس فجر به ویژه در بخش استانی آنچنان مورد توجه فعالان این عرصه قرار گرفته که روز به روز بر اهمیت حفظ و احیای لباس اقوام ایرانی تأکید بیشتری شد و این موضوع به عنوان یکی از محوریترین اولویتهای بخش دولتی و خصوصی در حوزه مد و لباس قرار گرفت.
موسیقی نواحی از دل مردم برخاسته است و اگر نخواهیم آن را در کنار موسیقی پاپ به مقام مقایسه بریم اما باید پذیرفت که این شکل از موسیقی بازمانده موسیقی باستانی ما ایرانیان بوده و با تمدن چند هزار ساله ما گره خورده است.
همان اندازه که موسیقی نواحی و لباس اقوام، سینه به سینه در میان نسلهای مختلف منتقل شده است، لباس اقوام ایرانی هم به تنهایی میتواند جاذبهای برای گردشگری ایرانیان و خارجیها باشد چرا که لباس اقوام این سرزمین هر کدام حکایت خود را دارند هرچند که برخی از آنها در گذر زمان فراموش شدهاند و جایشان را به نمونههای وارداتی و بدون هویت دادهاند.
و اما پیوند موسیقی و مد اقوام در آینه یازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران… جایی که اردیبهشت موسیقی ایرانی در باغچه همیشه بهار لباس اقوام گل کرد و این تلفیق دیگر بار بر این مهم صحه گذاشت که همان اندازه که لباس اقوام ایرانی رنگارنگ و متنوعاند، موسیقی نواحی نیز در طول تاریخ با رنگآمیزیهای متنوع و جذاب بر صحنه هنر ایران زمین درخشیده است.
جشنواره موسیقی نواحی و آنچه بر تن گروههای موسیقی نه فقط در زمان اجرا که حتی در زمانهای دیگر حضوردر کرمان نمودار شد آن بود که اگر بر این باوریم پوشاک بارزترین سمبل فرهنگی و مهمترین و مشخص ترین مظهر قومی و نشانه فرهنگی است موسیقی ما نیز تحت تاثیر پدیدههای فرهنگ پذیری درمیان جوامع گوناگون رشد و نمو پیدا کرده و آنچه امروزه دررابطه با سنتهای بومی و اصیل ضروری به نظر می رسد احیای لباسهای محلی و بروز کردن آنها برای استفاده زنان و مردان درجوامع مختلف است.
البته بازخوردهای بر تن داشتن لباس اقوام در فضاهای خارج از زمان اجرا نیز از اهمیت خاصی در تحلیل جایگاه لباس اقوام در میان توده مردم برخوردار است.
متأسفانه در سالهای اخیر نه تنها در شهرهای بزرگ بر تن داشتن لباس اقوام ایرانی مورد سرزنش افراد و در معرض نگاههای خاص قرار میگیرد در سایر مناطق کشور نیز این پوشاک در معرض خطر به فراموشی سپرده شدن گذاشته و آنگونه که باید مورد توجه نسلهای نو نیست.
فارغ از آنکه جشنواره موسیقی نواحی در یازدهمین سال برپایی تا چه اندازه توانست نقش خود را در معرفی و احیای این شکل از هنر اول از جمع هنرهای هفتگانه ایفا کند اما تا حدود بسیاری تفکر و احساسات مخاطبان را به این سمت سوق داد که پیشینه فرهنگی ایران زمین در مقطع کنونی نیازمند توجه ویژه در امر احیای موسیقی و مد اقوام کشورمان است.
زمانی یک اثر هنری میتواند به روح مخاطبان خود نفوذ پیدا کند که با تکیه بر تنپوشها به عنوان نخستین تصویر ذهنی باقی مانده از یک هنرمند تا پیش از اجرای اثر آن هم به همراه گنجینه ای از رنگ و زیبایی، تلنگری به مردم و مسئولین زده شود که برخی کم توجهیها چگونه توانسته است در سالهای اخیر فرهنگ های قومی و محلی را به انزوا کشانده و باعث شده تا بسیاری از لباس های فاخر ایرانی و قطعات موسیقی سنتی نواحی به دست فراموشی سپرده شوند.