یادداشت دبیر جشنواره موسیقی نواحی ایران
موسیقی قومی ایران آیینۀ تمامقد فرهنگ، آداب و سنن و آیینها و اعتقادات مردم این سرزمین است. موسیقی نواحی با قدیمیترین الحان و نغمهها و بهواسطۀ توأمانیاش با اقوام و اقلیمهای رنگارنگ ایرانزمین آیینهای است که میتوانیم در آن خود و هویت تاریخی خویش را نظارهگر باشیم.
موسیقی اقوام ایران در طی قرون متمادی، حافظ فرهنگ شفاهی این سرزمین بوده و آن را از گزند حوادث و تطاول ایام مصون داشته و با دست باکفایت ناقلان و راویان موسیقی مناطق، این بار امانت را تا روزگار جدید به ما رسانده است.
از جملۀ این سنتهای موسیقاییِ نواحی مختلف ایران میتوان از منظومهخوانی یاد کرد. در منظومهخوانی، حقایق بلند را به زبان اشارت، و وقایع تاریخی و اجتماعی را به زبان عبارت، به همراه نغمات ملحون به گوش مخاطبان میرساند.
چهرهگشای این حقیقت بخشیها، عاشیقها، پهلوانان و غیره هستند. راویانی که خداوند از فضل و کرم خود در وجود آنها عطیهای به ودیعه نهاده است تا بیانگر عشق و اندوه، شادمانی قوم و قصههای نیاکانمان باشند.
بنا بر مأثورات کهن، به هر نوازنده و دوتارنواز قابلی لقب «بخشی» داده نمیشد. برای «بخشیشدن» آدابی مترتب آن بود: ادب ظاهر، و ادب باطن. راوی دلدادهای که داستان دلدادگان را که در او به هم میرسند عشق را منظوم میکند و با نغمۀ خوش میخواند و به گوش جان نیوشای شنوندگان میرساند.
راوی دلدادهای که از صدای ساز و نالۀ او صدای تاریخ را میشنوی
سور و سوگ، عشق و حماسه را
[تو خوب گوش کن به دوتار، چه میشنوی؟
عشق نافرجام طالب و زهره
تا تذکری باشد برای طالب و زهرههای امروز که عشق را پاس میدارند.
بخشی!
بگذار ساز و آوازت قصۀ کوراوغلو را بسراید
عشق و حماسه را در هم بیامیز
تا درس جوانمردی بدهد
افسانهها در صدای تو کامل میشود چونان ماه چهارده (محمدصادق رحمانیان)]
ــ احمد صدری